دفتر قدیمی

ما مثل دفترهای قدیمی کاهی بودیم، دو به دو به هم چسبیده...

هر کداممان را که می کندند، آن یکی هم بیرون میزد از زندگی...

حالا سیمی مان کردند که با رفتن دیگری کک مان هم نگزد!

 



نظرات شما عزیزان:

مریم
ساعت22:28---19 بهمن 1394
همیشه از فاصله ها گله میکنیم شایدیادمان رفته که درمشق های کودکی برای فهمیدن کلمات کمی فاصله هم لازم بود
پاسخ: سلام ممنون .ادرس؟


tคhērēh
ساعت20:40---25 دی 1394
سلام دوست عزیز. وب زیبایی دارین. موفق باشید همیشه

raha
ساعت13:28---10 دی 1394
غریبه ای آمـد
عـشقی داد
نـفـسی گرفت
آرام و بی صدا رفت


بهارنارنج
ساعت20:35---21 آذر 1394
اقا مهرزاد خوشحال مشم ماروهم لینک کنید

منتظرتون هستم دوست خوبم


تـــــــرمه
ساعت12:34---20 آذر 1394
دقیقا
لایک


تــــــــرمه
ساعت12:33---20 آذر 1394
سلام داداشی خوبی؟
وقت ندارم بیام ببخشید
درسا نمیزاره
موفق باشی


bahar
ساعت14:48---7 آذر 1394
گلوی آدم را
باید گاهی بتراشند
تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود
دلتنگی هایی که جایشان نه در دل
که در گلوی آدم است
دلتنگی هایی که می توانند آدم را خفه کنند . . .


tamanna74
ساعت13:18---1 آذر 1394
سکوتم را به باران هدیه کردم تمام زندگی را گریه کردم.نبودی در فراق شانه هایت .به هر خاکی رسیدم گریه کردم

Nafas
ساعت13:34---29 آبان 1394
بــودن یــا نبــودن
مــساله ایــن اســت ...!
هســــتــــم ...
میـــــروی ســــــراغِ دیگــــری !
نیـــــستــم ...
میـــــروی ســــــراغِ دیگــــری !
دیـــدنِ ایـــــن لحظـــه هــا
بــاور کُــــن زجـــرآور اســـت ,
فلســــفه ی بــودنِ مــــن ...

پــوچ اســـت انگــــار برای تو !!!


Nafas
ساعت13:33---29 آبان 1394
بــودن یــا نبــودن
مــساله ایــن اســت ...!
هســــتــــم ...
میـــــروی ســــــراغِ دیگــــری !
نیـــــستــم ...
میـــــروی ســــــراغِ دیگــــری !
دیـــدنِ ایـــــن لحظـــه هــا
بــاور کُــــن زجـــرآور اســـت ,
فلســــفه ی بــودنِ مــــن ...

پــوچ اســـت انگــــار برای تو !!!


Nafas
ساعت13:32---29 آبان 1394
یــک روز که بــــاران مـی بــــارد
.
یــک روز که چتـــرمـان دو نـــفره شــده
.
یــک روز که همه جــا حـسابــی خـیـس اسـت
.
یــک روز که گــونـه هـــایــت ،
از ســـرمــا
سرخ ِ سرخ . . .
.
آرام تـــر از هـــر چـه تــصـورش را کنــی
آهــستـه
.
.
.
مـی بـــوسمــت . . !


Nafas
ساعت13:31---29 آبان 1394

دیروز یاکریم

حیاطمان

کوچ کرد....

ساعتهامبهوت لب پنجره نشستم ازرفتنش

پرش توی حوض وسط حیاط جامانده بود

درست مثل عکس تودردستان من

بعدازرفتنت....یاکریم زندگی من اشیانه ی نومبارک..


Nafas
ساعت13:30---29 آبان 1394
به من چه مربوط که
آدم زندگی هیچ کس نیستی
من فقط عاشقی بلدم
چیزی هم در بساط نداشته باشم
قلبم پر است
عاشقی تقصیر من نیست
تقدیر است که
قرعه به نام تو افتاده
حالا میخواهی آدم این عاشقی باش
میخواهی نباش
من که گفتم فقط عاشقی بلدم
اما پا به پایم خواستی بیایی
زودتر بجنب
این قلب که بایستد
عشق تو
معجزه نخواهد کرد


Nafas
ساعت13:30---29 آبان 1394
سلام
مرسی ازحضورت شما هم باافتخااار لینک شدی


DUYĞU
ساعت1:14---29 آبان 1394
دنبال سكه می گردم .....

می خواهم به گذشته ها زنگ بزنم !
به روزهای خوب ....
به دل های بزرگ ....

به پدر پیرم ،
به جوانی مادرم ،
به كودكی كه كوچه ها را خاطره كرد .

می خواهم زنگ بزنم ....
به دوچرخۀ خسته ام .....
به مسیر مدرسه ام ،
كه خنده های مرا فراموش كرده ....
به نیمكت های پر از یادگاری مهر ....

می خواهم زنگ بزنم .....
به سفره های وصله خوردۀ خالی از نان ....
به زمستانی كه با زمین قهر نبود ....
به چراغ نفتی رنگ و رو رفته ای ،
كه همۀ ما را ،
با عشق دور هم جمع می كرد .

می دانم ....
آن خاطره ها ،
از آن محل كوچ كرده اند .

می دانم ....
هیچ سكه ای ،
در هیچ گوشی تلفنی ،
دیگر مرا به آن روزها وصل نخواهد كرد .....


DUYĞU
ساعت23:59---24 آبان 1394
هرگز دلی را نشکن ، شاید آنجا خانه ی خدا باشد.

هرگز انسانی را تحقیر مکن ، شاید او حبیب خدا باشد.

هرگز کمک کوچکی را دریغ مکن ، شاید آن کلید در بهشت باشد.

هرگز گناهی را کوچک مشمار ،شاید آن لحظه ی مرگ تو باش


DUYĞU
ساعت23:59---24 آبان 1394
22 آبان 1394 10:23
شاگردی از استاد خود پرسید:
خواهش می‌کنم به من بگو از کجا باید یک انسان خوب را تشخیص دهم؟
جواب داد:
تو نمی‌توانی از روی سخنان یک فرد، تشخیص دهی که او یک انسان خوب است؛
حتی از ظاهر هیچ فردی نیز نمی‌توانی به این شناخت برسی،
اما می‌توانی از فضایی که با حضور آن فرد، به وجود می‌آید، او را بشناسی؛
زیرا هیچ کس قادر نیست فضایی در اطراف خود ایجاد کند که با روحش سازگاری نداشته باشد:
اين يعني بازتاب شعور دروني وتشعشعات ما به هستي!!


samaneh
ساعت8:02---22 آبان 1394
دخترکی دو سیب در دست داشت
مادرش گفت:
یکی از سیب هاتو به من میدی؟
دخترک یک گاز بر این سیب زد
و گازی به آن سیب !
لبخند روی لبان مادر خشکید!
سیمایش داد می زد که چقدر از دخترکش ناامید شده
اما دخترک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت:
بیا مامان!
این یکی ، شیرین تره!!!!
مادر ، خشکش زد
چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود..!
هر قدر هم که با تجربه باشید
قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید
و بگذارید طرف مقابل شما فرصتی برای توضیح داشته باشد ...


poroshato
ساعت23:10---19 آبان 1394


Nafas
ساعت14:28---19 آبان 1394
زندگی، بدون روزهای سخت نمی شود…
روزهای سخت،
همچون برگهای پاییزی شتابان فرو می ریزند،
در زیر پاهای تو، اگر بخواهی…
فراموش نکن !
برگهای پاییزی بی شک
در تداوم بخشیدن به مفهوم درخت
و مفهوم بخشیدن به تداوم درخت،
سهمی از یاد نرفتنی دارند.


Nafas
ساعت14:27---19 آبان 1394
تو پنجره‌ای رو به مدیترانه‌ای
و ترانه‌ای که
هزار جایزه‌ی گِرَمی را
درو خواهد کرد!
دیواری هستی میان من و مرگ
و گلی که
پاییز از عطرش پا سست می‌کند…


Nafas
ساعت14:26---19 آبان 1394

زندگی را ورق بزن
هر فصلش را خوب بخوان
با بهار برقص
با تابستان بچرخ
در پاییزش عاشقانه قدم بزن
با زمستانش بنشین و
چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش…
زندگی را باید زندگی کرد،
آنطور که دلت می گوید.
مبادا زندگی را دست نخورده
برای مرگ بگذاری!


Nafas
ساعت14:25---19 آبان 1394
سلام عزیزم وب زیبایی داری خوشحال میشم سربزنی .با تبادل موافق بودی خبر بده

ما دوتا
ساعت14:22---16 آبان 1394
ای کاش می شد آنقدر خوب بود که فرصت خوب بودن رو از دیگران گرفت ... و ای کاش می شد آنقدر از بدیها دور می شدیم ... که دیگر هیچ گاه دست نازیبای بدیها ، به ما نمی رسید ... در راه متعالی شدن ، شرط اول قدم آنست که باران باشیم ... باران با سخاوتی که ، هم بر کویر می بارد و هم در دشت سرسبز آری اینگونه می توان بهتر زیست ... عاشق تر ماند ، شاعرتر شد و در نهایت جاوانه شد ....

زهرا راد
ساعت11:12---14 آبان 1394
این نوشته ات رو عجیب میدوستم

DUYĞU
ساعت1:30---14 آبان 1394
همیشه لازم نیست چهره ای زیبا داشته باشی
یا صدایی دلنشین
همین که قلبت زیبا باشد
قلبت زیبا ببیند، کافیست
داشتن قلبی زیبا تا اندازه ای خاص هست
که بتوانی خیلی ها را مجذوب خود کنی ...


DUYĞU
ساعت1:29---14 آبان 1394
پایانی برای قصه نیست
چرا که نه گوسفندان عاقل می شوند
و نه گرگها سیر ...


زندگی
ساعت22:15---9 آبان 1394
مَـــن کـــه غَریبـــــم
روزی میــرسَد
بـــی هیــــچ خَبـــَـــری
بــآ کولـــــه بــــآر تَنهـــآییـَم
دَر جـــآده هــآی بـی انتهــــآی ایـن دنیــآی عَجیـــــب
رآه خــــوآهم افتـــــآد


Μ♥ΝΛ
ساعت16:11---9 آبان 1394
چه حماقتی...

که میرانی ام و باز میخواهمت!!

چه غرور بی غیرتی دارم من


Μ♥ΝΛ
ساعت16:09---9 آبان 1394
ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ " ﻣﻌﻤﺎﺭﯼ " ﻣﻦ ،

ﺳﺎﺧﺘﻦ " ﺫﻫﻦ ﻭ ﺩﻝ " ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ ﺍﺳﺖ


نگار
ساعت9:24---9 آبان 1394
زیبا بود
یادش بخیر اون دوران


شادی
ساعت23:06---8 آبان 1394
ﺗﻨﻬــ ــ ـــﺎ ﺑﻮﺩﻥ
ﺧﯿﻠــ ــ ــــﯽ ﺑﻬﺘﺮ
ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎﮐﺴـــﯽ ﺍﺳــــﺖ
ﮐﻪ
ﺑﺨﻮﺍﻫــﯽ ﺩﺍﺋـــ ــ ـــﻢ ﺧﻮﺩﺕ را به او
یاد آوری کنی............
تا فراموشت نکند......
سماجت زلیخا را داشتن چه سود،
وقتی نه خدا با توست،
و نه یوسفت...؟!!


شادی
ساعت23:04---8 آبان 1394
ﺗﻨﻬــ ــ ـــﺎ ﺑﻮﺩﻥ
ﺧﯿﻠــ ــ ــــﯽ ﺑﻬﺘﺮ
ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎﮐﺴـــﯽ ﺍﺳــــﺖ
ﮐﻪ
ﺑﺨﻮﺍﻫــﯽ ﺩﺍﺋـــ ــ ـــﻢ ﺧﻮﺩﺕ را به او
یاد آوری کنی............
تا فراموشت نکند......
سماجت زلیخا را داشتن چه سود،
وقتی نه خدا با توست،
و نه یوسفت...؟!!


زهرا راد
ساعت19:28---8 آبان 1394
سلام
ممنون که بهم سر میزنی
تشبیه جالبی بود!!!!


سکوت
ساعت15:20---8 آبان 1394
زندگی زیباست، تماشاییست!چرا زیبا نمی بینیم؟

چرا گاهی به پای این همه خوبی نمی شینیم؟

چرا با هم نمی خندیم؟

مگر دنیا چه کم دارد؟

ببین این آسمان آبی ست

ببین دنیای ما آکنده از پاکی ست

و خوبی تا ابد پاینده می ماند...

تو باور کن

همین کافیست...!


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 8 آبان 1394برچسب:, | 13:58 | نویسنده : مهرزاد |